روحانیان جلو و بقیه انقلابیون هم پشت سر آنها به سمت حرم حرکت کردند و از بست بالاخیابان وارد حرم مطهر شدند. ساواکیها که سیل جمعیت را دیدند جا خوردند.
دفتر نائبالتولیه به تصرف انقلابیون درآمد و مرحوم آیت الله واعظ طبسی در این جایگاه قرار گرفت. شب عاشورا، روی ایوان روبه روی پنجره فولاد صحن انقلاب، بلندگویی گذاشته شد و آیتالله خامنهای در بالای ایوان خطبه شب عاشورا را به نام امام خمینی(ره) قرائت کردند.
اینگونه بود که مشهدالرضا(ع) دو ماه و چهار روز قبل از 22 بهمنماه، یعنی ۱۹ آذرماه سال ۵۷ مصادف با شب عاشورا، به استقبال بهار انقلاب رفت و رژیم شاه سرنگون شد.
پای مجلس ائمهاطهار(ع)
علیاصغر نعیمآبادی بچه محله امام رضا(ع) است. او که با عکسها و فیلمهای به یادماندنیاش در روزهای انقلاب، به مشهد هویتی دیگر بخشیده، از آن روزهای حماسهساز خاطرات زیادی در قاب ذهن دارد. از حضور پرشور مردم مشهد در حرم امام رضا تا مشتهایی که برای سرنگونی رژیم پهلوی گره خورد و سرانجام کاخ ستم را ویران کرد. نعیمآبادی سال 1329 در محله خیابان تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.
پدرش مداح بود و او را هم با خود به روضههای اهلبیت(ع) میبرد. قد کشیدن پای مجلس عزای ائمه اطهار(ع) موجب شد از همان سنین کودکی و قبل از رفتن به مدرسه مداح خوبی شود. خودش در اینباره توضیح میدهد: «سن هشت و نه سالگی در مناسبتها و اعیاد به منازل علمای روز مثل آیاتعظام قمی، سبزواری، میلانی، مرحوم کفاییخراسانی میرفتم و مداحی هم میکردم.
سالهای 1338 و 1339 هم در سرای محمدیه قبل منابر مرحوم آیتالله واعظ طبسی به مداحی میپرداختم. اینطور شد که با آیتالله واعظطبسی آشنا شدم و آشناییام با شهید هاشمینژاد از اواخر دهه 40 شکل گرفت».
همجواری با رهبر معظم انقلاب
اوایل دهه 50 که فعالیتهای انقلاب در مساجد امام حسنمجتبی(ع) و کرامت مطرح شد. او هم در سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب در مسجد امام حسنمجتبی(ع) شرکت داشت. همچنین در دعای ندبه مسجد کرامت حضور مییافت و شاهد نشستن رهبر معظم انقلاب در پای رحل قرآن بود که چگونه با وجود ممنوعالمنبر شدن، از فرصت جلسه قرآن برای بیان تفسیر و مباحث انقلاب بهره میگرفتند.
عکاس و فیلمبردار وقایع انقلاب مشهد در تشریح آشنایی خود با رهبر معظم انقلاب از خاطرات دوران نوجوانیاش میگوید: «وقتی دور فلکه خراب شد. ما منزلمان را به کوچه آیتالله خامنهای که آن زمان به ارگ معروف بود انتقال دادیم و همسایه منزل پدری رهبر معظم انقلاب شدیم. من شاهد رفتوآمدهای ایشان بودم. در همان دوران نوجوانی، شبهای ماه مبارک رمضان از پشتبام خانهشان صدای مناجاتخوانیشان را میشنیدم یا از دوستان محل شنیده بودم ایشان به والیبال علاقه دارند.
در همان کوچه منزل پدریشان طنابی را وصل میکردند و از همان سنین نوجوانی قبا به تن داشتند که گوشههای قبا را بالا آورده و دور کمر میبستند و با بچههای محل مشغول بازی والیبال میشدند».
ثبت انقلاب با سوغات حج
قبل انقلاب والدین و خواهرش به حج عمره مشرف شدند و از آنجا برایش دوربین و پروژکتور آورند. این خادم پیشکسوت حرم مطهر در توضیح بیشتر میافزاید: «تصویربرداری را از جمع خانوادگی شروع کردم و با شروع مبارزات مردم تصمیم گرفتم این وقایع را با دوربینم ثبت کنم تا مستندی برای آیندگان باشد. البته از تشویق و ترغیبهای رهبر معظم انقلاب و شهید هاشمینژاد هم بینصیب نبودم».
راهپیمایی بزرگ در سالروز کشف حجاب
از 17 دیماه سال 56 مصادف با روز کشف حجاب، نخستین راهپیمایی از مشهد آغاز شد. از سالها پیش در چنین روزی زنان وابسته به دربار، در مشهد به میدان مجسمه میرفتند و پای مجسمه رضاشاه را گلباران میکردند. ولی آن سال همهچیز تغییر کرد.
نعیمآبادی درباره راهپیمایی روز کشف حجاب اینطور میگوید: «سال 56 همزمان با سالروز اعلام کشف حجاب توسط رضاشاه، زنان مدارس علمیه از خیابان چهارراه خسروی با در دست داشتن پلاکارد به سمت میدان شهدا حرکت کردند و در مسیر شعارشان این بود: "ما آزادی زنان در بند را خواهانیم".
در کوچه شاهرضانو واقع در خیابان شیرازی، کماندوهای رژیم پهلوی به بانوان محجبه حمله کردند. هر کدام از این زنان به سوی میرفتند و یک عده در این کوچه دستگیر شدند. آیتالله شیرازی با استاندار تماس گرفتند و پس از دو و سه روز، آنها را رها کردند».
حرم؛ ملجأ مظلومان
حرم امام مهربانیها سنگر مردم مبارز و انقلابی بود. اما در 29 آبان سال 57، اعتراضات مردم دور سقاخانه، خشم رژیم را برانگیخت و درگیری بین مردم و ساواک به وجود آمد. بنا بر توضیح این فیلمبردار وقایع انقلاب مشهد، چند زائر و جوان انقلابی توسط ساواک دستگیر شده و به بیرون حرم برده شدند. مردم معترض هم به دنبال مأموران ساواک، آنها را محاصره کردند و توانستند مردم مبارز را از چنگال مأموران بیرون بیاورند و دوباره سمت حرم بروند.
نجات چند نفر از دست ساواک جنایت بزرگتری را آفرید و مأموران ساواک به مردم داخل صحن انقلاب تیراندازی کردند و گاز اشکآور زدند. در این حمله مسلحانه چند زائر کشته شدند. این حادثه موجب ادامه اعتراضات مردم انقلابی در کل کشور گردید که در مشهد زمینهساز حوادث نهم و دهم دیماه ۵۷ مشهد شد.
قیام مردم مشهد در سرنگونی شاه
صبح تاسوعای 19 آذرماه سال ۵۷، عظیمترین راهپیمایی مشهد از مدرسه نواب به سمت میدان مجسمه (میدان شهدا) آغاز شد و با عبور از خیابان ارگ سابق، چهارراه لشکر و فلکه برق در مقابل صحن موزه (رواق امام خمینی(ره)) ختم شد.
نعیمآبادی، در توضیح بیشتر میگوید: «رژیم پهلوی پذیرفته بود راهپیمایی روز تاسوعا بدون اهانت به شاه، آمریکا و اسرائیل برگزار شود. اما یک روحانی به نام صفایی روی جایگاه صوت، میکروفن به دست، مردم را تشویق میکرد به گفتن شعار "بگو مرگ بر شاه". راهپیمایی میلیونی مشهد و جمعیتی که به صحنه آمده بودند، خط قرمزهای رژیم را شکست. من تمام این صحنهها را تصویربرداری کردم».
در پایان راهپیمایی که مردم به حرم مطهر رسیده بودند آیتالله خامنهای و شهید هاشمینژاد به ایراد سخن پرداختند و قطعنامه پایان راهپیمایی هم توسط مرحوم آیتالله واعظ طبسی قرائت شد. یک بند از این قطعنامه10 بندی مربوط به انحلال رژیم شاهنشاهی بود. بنا به گفته نعیمآبادی، پس از راهپیمایی روز تاسوعا، آیتالله خامنهای پیشنهادی دادند مردم برای قرائت خطبه شب عاشورا به حرم بیایند. طبق این پیشنهاد، مرحوم آیتالله واعظ طبسی از مردم دعوت کرد تا بعد نماز مغرب و عشا برای خطبه شب عاشورا در صحن انقلاب حضور پیدا کنند.
خطبه عاشورا به نام امام خمینی(ره)
هر ساله در شب عاشورا و شام شهادت امام رضا(ع)، طبق یک سنت قدیمی مراسم خطبهخوانی در حرم مطهر خوانده میشود. خادم پیشکسوت آستان قدس رضوی در تشریح بیشتر بیان میکند: «زمان رژیم پهلوی در مراسم خطبهخوانی شخصیتهای لشکری، کشوری و نائبالتولیه حضور یافته و خطبه به نام شاه قرائت میشد. پس از اینکه حرم مطهر به تصرف انقلابیون درآمد خطبه به نام امام خمینی(ره) و توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شد».
طبق گفتههای نعیمآبادی، همزمان با قرائت خطبه عاشورا عدهای از مردم با یک کمپرسی به میدان مجسمه رضاشاه رفتند و این مجسمه سنگین را خم کردند. مجسمه رضا شاه با اسبش چند روز به حالت خم باقی ماند تا اینکه مردم آن را انداختند و سر مجسمه رضاشاه را در خیابانها چرخاندند.
این خادم حرم مطهر در توضیح بیشتر میافزاید: «در همین شب یک گروه دیگر به بیمارستان امام رضا(ع)، فلکه تقیآباد و هنرستانی در خیابان نخریسی رفتند و مجسمه شاه در این چند مکان را هم انداختند. یک تاج هم در کوهسنگی با لامپ تزیین شده بود. آن نماد رژیم را هم از جا کندند. ارتشیهای پادگانی در همان نزدیکی نتوانستند در مقابل این عمل مردم کاری کنند».
حمله به بیمارستان امام رضا(ع)
قرائت خطبه شب عاشورا به نام امام خمینی(ره) و سقوط مجسمهها در تهران انعکاس بدی پیدا کرد که اعتراض مقامات کشوری به مسئولان مشهدی و تهدید آنها را به همراه داشت. مقامات مشهد هم از ترسشان یک گروه از هواداران شاه را اجیر کردند. آنها ۲۲ آذرماه به بیمارستان ۱۷ شهریور (۶ بهمن قدیم) حملهور شدند و تابلوی این بیمارستان را پایین کشیدند. ۲۳ آذرماه هم به بیمارستان امام رضا(ع) هجوم بردند و جنایت وحشتناکی در بخش اطفال این بیمارستان انجام دادند.
در توضیح بیشتر، نعیمآبادی میگوید: «محمد منفرد و دو کودک در این حمله به شهادت رسیدند. فشار مقامات تهران به مسئولان مشهد همچنان حادثهآفرین بود. دوم دیماه مجدداً کشتار مشابهی در مقابل منزل آیت الله شیرازی به راه افتاد. هفتم دیماه هم استانداری به خاطر اینکه پرسنل آن به مبارزان و انقلابیون پیوسته بود به محاصره ارتش در آمد. باز مردم آنها را دوره کردند. وقتی ارتشیها متوجه محاصره مردم شدند، فرار کردند.با رفتن ارتش، پرسنل استانداری به مردم پیوستند و همراه مردم راهپیمایی کرده و راهی منزل آیت الله شیرازی شدند. شانزدهم دیماه استاندار فرار کرد و استاندار نداشتیم. در مشهد، نیروهای انقلابی کار را در دست گرفته بودند».
پخش اولین فیلمهای انقلاب در مشهد
بختیار که ابتدا با همه قوا مانع از ورود امام(ره) به ایران شده بود با اعتراضات مردمی و تظاهرات گسترده در شهرهای مختلف روبرو شد. مردم و علما در سراسر ایران تحصن کرده و ورود امام به میهن را خواستار بودند.
نعیمآبادی هم که همراه سایر همرزمانش در حرم مطهر رضوی متحصن شده بود، فیلمهایی که از مبارزات مردم مشهد در لنز دوربینش ثبت کرده بود را برای نخستین بار در شام 12بهمنماه برای دوستان و آشنایان در تالار ولایت حرم مطهر امام رضا(ع) به نمایش گذاشت.
این هنرمند انقلابی همچنین درباره خاطره خوبی که از نمایش فیلمهایش در سالگرد پیروزی انقلاب دارد اینطور میگوید: «امام(ره) از مبارزان و مسئولان تمامی کشورها در اولین سالروز 22بهمنماه به ایران دعوت کردند. روزی که آنها به مشهد آمدند، فیلمها را هم برای آنان به نمایش گذاشتم که بسیار تأثیرگذار بود».
گزارشگر: آزیتا ذکاء