در کمال ناامیدی از تمام اسباب و وسایل عادی از همان مسافت دور رو کردم به خراسان و به حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام عرض کردم: آقا مشکل مرا چاره فرمایید. من در ایتالیا نوکری....
راوی: آقای سلمان رایکو (ایتالیایی تازه مسلمان (شیعه))
قبلاً مسیحی کاتولیک بودم. از دوران جوانی علاقه ی زیادی به موضوعات عرفانی داشتم. آداب دینی و نیایش های مذهبی کاتولیک ها مرا قانع نمی کرد و به روحم لطافتی نمی بخشید. بدین جهت در مورد دیانت اسلام شروع به تحقیق کردم.
کتب مذهبی اهل سنت را مطالعه نمودم امّا آنچه که من در پی آن بودم، یعنی ارتباط میان ظاهر و باطن را در آن کتب ندیدم. من با مذهب شیعه آشنایی چندانی نداشتم، چون در خارج بیشتر مسلمان ها اهل سنت هستند، تا اینکه با نوشته های مستر کُربن فرانسوی برخورد نمودم که عقاید شیعه را در کتب خود بیان نموده است. شیفته ی مذهب شیعه شدم زیرا به نظر من حقیقت اسلام به خصوص عرفان حقیقی در عقیده ی تشیعّ مُتبلور است.
پس از مطالعه ی زیاد و بررسی همه جانبه دین اسلام، مذهب شیعه را اختیار نمودم و هم اکنون چهار سال است که در حوزه ی علمیّه ی قم درس می خوانم.
بعد از مسلمان و شیعه شدنم سفری به خراسان و به زیارت امام رضا علیه السلام آمدم. در مشهد احساس کردم امام رضا علیه السلام به من لطف ویژه ای فرمود. از آن پس بود که تصمیم گرفتم در ایتالیا برای عقیده ی تشیع کار کنم و هم اکنون با کمک یکی از دوستانم چندین نفر را به دین اسلام و مذهب شیعه هدایت کرده ایم.
در ایتالیا که مشغول تبلیغ اسلام و عقیده ی شیعه بودم گرفتار یک مشکل حاد روحی شدم که بطور طبیعی حل آن ممکن نبود. چاره را در این منحصر دیدم که به حضرت رضا علیه السلام متوسّل شوم. من در کمال ناامیدی از تمام اسباب و وسایل عادی از همان مسافت دور رو کردم به خراسان و به حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام عرض کردم: آقا مشکل مرا چاره فرمایید. من در ایتالیا نوکری شما را به عهده دارم. شاید باور نکنید چیزی نگذشت که امام هشتم علیه السلام مشکل مرا حل فرمودند و مرا رهین منّت خود ساختند.
منبع: کتاب ذره و آفتاب، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی