نمی دانم چطور توصیفت کنم... شهر به تماشای تو نشسته است یا تو به تماشای شهر...
از بلندی گنبدت مشخص است که شما به تماشای شهر نشسته ای!
انگار داری دروازه های ورودی شهر را تماشا می کنی و منتظر آمدن زائرانت هستی...
مهربانا! محتاج نگاهی هستم دستم را بگیر که سخت غرق گناه و آلوده ام!
خورشید هشتم مددی...